از قلم شما
تعداد بازدید : 155
وضعیت نابسامان بازاریابی صنایع دستی
بازاریابی صنایع دستی مشکلی است که نه تنها در خراسان شمالی بلکه در کشور هم وجود دارد و علت آن نداشتن زیرساخت های مناسب در این بخش است که تعامل و هماهنگی بین دستگاههای متولی می تواند راهکار مناسبی برای رهایی از این مسئله باشد.
به عنوان مثال اگر جایی را برای فروش محصولات تعیین کنیم باید شهرداری هم باشد تا به راحتی بتوانیم بهترین مکان با کمترین هزینه و بیشترین بازده را انتخاب کنیم اما متأسفانه این حلقه نادیده گرفته شده است و تکروی ها هم به دلیل تفکرهای متفاوت جواب نمی دهد.
در حال حاضر هیچ تعاملی بین دستگاه های مربوطه نیست و ارگان های دولتی هم تاکنون نتوانستند پیشنهادها و امکانات خودشان را معرفی کنند به همین دلیل چون نمایشگاه دائمی در هیچ جایی نداریم و راه اندازی چنین مکان هایی هم از عهده تولیدکنندگان خارج است باید حداقل بازارچه ای برای فروش صنایع دستی ایجاد شود.
شاید الان در شرایطی باشیم که بتوانیم بازارچه ای داشته باشیم اما این بازارچه کجا ایجاد و چه کسی هزینه های آن را متقبل می شود؟ از این نظر باید حداقل چند ارگان دور هم جمع شوند و تصمیماتی در این رابطه اتخاذ کنند.
بهترین راه برای دستیابی به بازارهای هدف در این بخش فعال کردن شبکه های اجتماعی و یا روابط بین الملل توسط دانشگاه هاست چرا که از سالیان گذشته تاکنون وضعیت بازاریابی در این بخش بدتر شده و چون هزینه ها از سوی هیچ ارگانی متقبل نمی شود، این اتفاق ها افتاده است.
کارهای زیادی در زمینه فروش صنایع دستی می توان انجام داد که درآمدزایی و اشتغال زایی هم داشته باشد اما سازماندهی یا جمع بودن اکیپهایی خاص برای مشورت گرفتن و همفکری کردن در این بخش وجود ندارد و چون هر کسی در رشته ای فعالیت می کند در ظاهر ارتباطی به هم ندارند و هر کدام کارگاه خاص خودشان را دارند، در حالی که اگر دور هم باشند شاید بتوانند سفارش کار دائم داشته باشند.
خراسان شمالی از نظر مشاغل یا فروش محصولات وضعیت خوبی ندارد که احتمال دارد به خاطر کم بودن جمعیت یا پایین بودن وضعیت اقتصادی مردم باشد، بنابراین اگر شهرک صنایع دستی ایجاد شود و در مسیر دید مسافران قرار گیرد، به طورحتم وضعیت بهتر خواهد شد. در واقع اگر این اتفاق در هر جای ایران بیفتد مقرون به صرفه است و تولید و فروش همزمان انجام می شود نه این که تنها فضایی برای تولید فراهم شود و محصول روی دست تولیدکنندگان بماند.
بررسی های انجام شده چه از لحاظ روان شناختی و چه براساس برخوردهایی که هنرمندان در ارتباطات اجتماعی خود دارند، نشانگر این است که افراد در این بخش از نظر شخصیتی درونگرا هستند و شاهد نبود ارتباطات اجتماعی گسترده ای در بین آن ها هستیم که این خود یکی از نقاط ضعف در صنایع دستی است. اگرچه برگزاری دوره های آموزشی، مشاوره و مشارکت می تواند در تقویت بازاریابی مؤثر باشد اما آموزش به تنهایی جوابگو نیست و باید تولیدکنندگان در این بخش نیز مقید و مشتاق به حضور در کارگاه های آموزشی باشند تا بتوان به عرصه بازارسازی و بازاریابی دست یافت.
مخاطب شناسی، مهندسی فروش، استفاده از ابزارهای الکترونیکی و تبلیغاتی باید در اولویت کار تولیدکنندگان قرار گیرد و شاید کشور چین به دلیل تبحر در بازارسازی و بازاریابی است که توانسته است نبض بازار ایران را در دست بگیرد.
اهداف کلی بازاریابی در حوزه صنایع دستی شناسایی، جذب، حفظ و رضایت مشتری و کسب سود پایدار از طریق طراحی وب سایت مناسب، تعریف کانالهای توزیع مناسب، جذب واسطههای بازاریابی مجرب و داشتن بانک اطلاعاتی از مشتریان است.صنایع دستی در حوزه اشتغال و توسعه اقتصادی نیز اهمیت به سزایی دارد به طوری که افراد زیادی به صورت تمام وقت و نیمه وقت در بخش های متعدد و رشتههای مختلف این صنعت، کسب درآمد می کنند.
«سربخشیان» کارشناس صنایع دستی