بوکسور خراسان شمالی در رقابت های قهرمانی بوکس کشور مدال برنز را از آن خود کرد.عباس آبادی دبیر هیئت بوکس استان شب گذشته گفت: «پویا ناوی» در وزن ۵۲ کیلو گرم در مسابقات بوکس کشوری به میزبانی زاهدان بر سکوی سوم ایستاد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دومین دوره اجلاس استانی نماز با بررسی نقش نماز در پیشگیری از آسیب های اجتماعی فردا برگزار می شود.رئیس ستاد اقامه نماز استان روز گذشته با بیان این مطلب در جمع خبرنگاران گفت: با توجه به این که محوریت بیست و پنجمین اجلاس نماز که در استان البرز برگزار شد نقش نماز در پیشگیری از آسیب های اجتماعی بود این شعار در اجلاس استانی نماز هم دنبال می شود.حجت الاسلام احمدی فر با بیان این که موضوع دیگر، تبیین و بیان دغدغه های رهبری در امر نماز و هدف بعدی معرفی الگو های برتر نماز است، خاطرنشان کرد: نماینده ویژه رئیس جمهور در امر نماز و رئیس مرکز تخصصی نماز حجت الاسلام آیتی از سخنرانان ویژه این اجلاس هستند.وی گفت: برترین های حوزه نماز در این اجلاس معرفی می شوند.دلپسند معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداری هم اظهار کرد: با توجه به رایزنی های انجام شده، دو نمازخانه در مسیر خراسان شمالی به مشهد مقدس از سوی آستان قدس رضوی ساخته می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهروز- 300 دقیقه گفت و گو با مدیران ارشد دستگاه قضای استان در دفتر تحریریه شامل بسته های خبری گوناگونی بود که برخی از آن ها در شماره های قبل درج شد اما یکی از مهم ترین این بسته ها و خبر خوش رئیس کل دادگستری موضوع «ابلاغ الکترونیکی» بود. در ادامه بحث ترویج روحیه پاسخگویی، نظارت بر عملکرد کارکنان دادگستری و برخوردهای بازدارنده در مورد کارکنانی که به نحوی رفتار مناسبی با ارباب رجوع ندارند همه این موارد به این جا ختم شد که اگر ارتباط رودر روی ارباب رجوع با کارکنان کمتر شود مشکلات مختلفی که در این مورد وجود دارد هم کمتر می شود و ابلاغ الکترونیکی اکنون رفت و آمدهای مردم به دادگستری و حاشیه هایی را که با مراجعه مردم به دادگستری ایجاد می شود مانند کارچاق کن ها را که گاهی به کلاهبرداری هم ختم می شد کمتر می کند.به گفته رئیس کل دادگستری خراسان شمالی، مردم به جز به دستگاه قضا و وکلای خود نباید به هیچ فردی به ویژه به افرادی که از آن ها به عنوان کارچاق کن یاد می شود اعتماد کنند و هم چنین دستگاه قضا بر خلاف دیگر دستگاه ها خدمات نمی دهد. حجت الاسلام «قدرتی» گفت: در استان نزدیک به 160 هزار پرونده داریم و گاهی آسیب هایی ایجاد می شود که به اطاله دادرسی ها می انجامد. وی البته از انقلابی که در دستگاه قضا رخ داده است نیز خبر داد و افزود: از 2 هفته پیش تاکنون ساختار الکترونیکی در استان راه اندازی شده است که با استفاده از آن و در راستای اجرای موارد 175،176و 655 تا 633 قانون آیین دادرسی کیفری و آیین نامه نحوه استفاده از سامانه های رایانه ای یا مخابراتی سامانه ثنا (ابلاغ الکترونیکی) در استان است. قاضی القضات استان با بیان محاسنی که ابلاغ الکترونیکی و ساختار آن دارد اظهارداشت: ابلاغ الکترونیکی موجب ابلاغ سریع اوراق قضایی، جلوگیری از اطاله دادرسی و حفظ محرم بودن اوراق قضایی می شود و امنیت ابلاغ اوراق قضایی و حفظ حرمت مراجعه کنندگان به دستگاه قضا و هم چنین جلوگیری از هزینه های گزاف و بالا رفتن ضریب اطمینان از ابلاغ اوراق و مهم تر از همه کاهش رفت و آمد به دستگاه قضا را به دنبال دارد. به گفته رئیس کل دادگستری اگر ابلاغ الکترونیکی درست اتفاق بیفتد محسنات آن را به طور ملموس خواهیم دید.حجت الاسلام «قدرتی» با بیان این که در ابلاغ اوراق قضایی نیروی کافی به لحاظ کیفی و کمی نداریم، بیان کرد: از این بابت واقعا حق مردم تضییع می شد زیرا نیروهای ما سربازانی بودند که تازه وارد چرخه کار می شدند و تا کار را یاد می گرفتند سربازی آن ها به پایان می رسید و یا هنگام مراجعه ابلاغ به دست فرد مورد نظر نمی رسید و به دست افرادی می افتاد که نمی توانستند ابلاغ را به موقع به دست صاحبان ابلاغیه برسانند و به فراموشی سپرده می شد و به این منتهی می شد که در موعد مقرر افراد در دادگاه حضور پیدا نمی کردند و رای صادر می شد و تبعات خوبی برای مردم نداشت.مدیر ارشد دستگاه قضایی استان البته بر این امر هم تأکید کرد که این مردم هستند که باید در این مورد ورود پیدا کنند و افراد حقیقی و حقوقی باید با مراجعه به سامانه «ثنا» و یا دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی در سراسر کشور و یا مراجعه به همه دفاتر شعب دادگاه که در آن دارای پرونده قضایی هستند نسبت به ایجاد شناسه کاربری اقدام و ثبت نام کنند. وی با بیان این که پس از ثبت نام در سامانه ثنا همه اوراق قضایی به صورت الکترونیکی برای ثبت نام کننده ارسال می شود، ادامه می دهد: بعد از ثبت نام اوراق قضایی مانند اخطاریه، احضاریه،دادنامه و اظهارنامه و مانند آن دیگر به صورت فیزیکی به دست مردم نمی رسد بلکه به شماره موبایلی که شخص هنگام ثبت نام اعلام کرده است پیامک می شود و ارسال این پیامک به منزله ابلاغ قانونی خواهد بود. رئیس کل دادگستری ادامه داد: اشخاص حقیقی و حقوقی بعد از دریافت پیامک مکلفند جهت رویت به سامانه ابلاغ به نشانی eblagh.adliran.ir مراجعه کنند و به محض رویت اوراق توسط صاحب حساب کاربری ابلاغ واقعی محسوب می شود که به دست او رسیده است و این فرآیند از برخی آسیب هایی که اکنون وجود دارد جلوگیری و حرمت اشخاص حفظ می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد آگاهی-6 خان را گذرانده و حالا به خان هفتم رسیده است. به انتهای سربالایی نزدیک می شود در حالی که خودروها با سرعت بالایی در حال حرکت هستند امکان وقوع حادثه ای در این نقطه دور از انتظار نیست. سال هاست اهالی 14 روستای دهستان گلیان شیروان از جمله روستای نمونه گردشگری گلیان بارها و بارها هنگام عبور از این نقطه شاهد وقوع حوادث ناگواری بوده و یا هراس آن را در دل داشته اند. صدها نفر از اهالی این روستاها برای آن که دیگر با هراس مرگ از این نقطه عبور نکنند بارها در دولت های مختلف با مسئولان زیادی رایزنی کرده اند و از نقاط حادثه خیز این جاده گفته اند اما دریغ از توجه لازم. هر چند طی سال اخیر با عریض کردن قسمتی از ورودی جاده اصلی به جاده فرعی روستای ملاباقر و دیگر روستاهای دهستان گلیان، اندکی از حادثه خیزی این نقطه کاسته شده است اما به دلیل دید کور، رانندهای اگر از سمت شمال جاده اصلی به جاده آنتنی این نقطه نزدیک شود نمیتواند کنترلی بر خودروی خود داشته باشد.
تنم می لرزد
یکی از اهالی روستای ملاباقر هنگام عبور از این نقطه وقتی متوجه علت ایستادن ما می شود می گوید: 10 سال است که صاحب خودرو هستم و به طور میانگین هفته ای 2 تا 3 بار برای رفتن به شهر از این نقطه عبور می کنم و با وجود تردد بسیار در این نقطه اما هر باری که می خواهم از آن عبور کنم تنم می لرزد. «مرادی» می افزاید: نقطه آنتنی اتصال جاده فرعی به جاده اصلی بسیار خطرناک است حال آن که موقعیت این نقطه به دلیل شیبی که جاده فرعی دارد خطرناک تر هم شده است چرا که رانندگان حین عبور از جاده اصلی دید لازم را نسبت به قرار داشتن یک نقطه آنتنی در این محدوده ندارند و این خطر تصادف را دو چندان می کند. وی خاطرنشان می کند: هر چند بخشی از جاده اصلی پیش از ورود به جاده فرعی را عریض کرده اند اما این درمان درد این نقطه نیست و باید مسئولان امر چاره ای اساسی بیندیشند. یکی از اهالی روستای گلیان نیز با اشاره به مرگ چندین نفر طی سال های گذشته در این نقطه اظهار می کند: اغلب رانندگان خودروهای عبوری از این نقطه اهالی بومی همین منطقه و آشنا به خطرات موجود در این مسیر هستند و گرنه ما باید شاهد تصادفات مرگبار زیادی در این مسیر باشیم. «محمدی» با اشاره به توریستی بودن روستاهای گلیان و اسطرخی بیان می کند: اگر مسئولان به فکر توسعه گردشگری این منطقه هستند ابتدا باید جاده مناسبی برای این دهستان زیبا و با ظرفیت جذب گردشگر بسازند تا مسافران به رفت و آمد به آن جا رغبت داشته باشند و این خود باعث توسعه منطقه می شود. یکی از اهالی روستای بلقان، ایجاد زیر گذر را تنها راهکار اصلی برای رفع این نقطه حادثه خیز برمی شمرد و می گوید: هزاران نفر از اهالی روستاهای دهستان بزرگ و پر جمعیت گلیان از این جاده عبور می کنند اما باید خطر مرگ را به جان بخرند اما انگار جان مردم این منطقه برای مسئولان اهمیتی ندارد.
6 پیچ خطرناک
راه آنتنی روستاهای دهستان گلیان تنها نقطه حادثه خیز در این مسیر نیست، هنگام حرکت به سمت روستای ملاباقر 6 پیچ خطرناک وجود دارد که باید با دعا و صلوات از هر کدام عبور کرد. بسیاری از این پیچ ها 90 درجه هستند و راننده دید بسیار کوری نسبت به مقابلش دارد.
یکی از این پیچ ها شیب و انحنای زیادی دارد و خودرویی که از سمت شمال به جنوب در حال حرکت است به طور کامل وارد لاین مقابل می شود و این در حالی است که خودروی سمت مقابل دیدی نسبت به خودرویی که از سمت مقابل می آید، ندارد. قطعه زمین کشاورزی که نسبت به جاده ارتفاع دارد دید راننده در حرکت از سمت جنوب به سمت شمال را کور می کند. جدا از پیچ های بسیار تند، کمبود تابلوهای راهنمایی و رانندگی نیز به طور کامل در این محور به چشم می خورد. یکی دیگر از اهالی روستاهای واقع در این مسیر با بیان این که علاوه بر حادثه خیز بودن نقطه ورودی این جاده حداقل 6 پیچ خطرناک نیز در این مسیر وجود دارد می گوید: هنگام حرکت از سمت روستای ملاباقر به سمت شیروان هر پیچ برای ما حکم یک خان را دارد که بوی مرگ می دهد و خان آخر که بیشتر از همه تن رانندگان را می لرزاند نقطه ورود به جاده اصلی است که خطرش در شب بسیار بالاست اما دریغ از یک چراغ چشمک زن که رانندگان را در جاده اصلی نسبت به وجود یک جاده آنتنی در مسیر آگاه کند. وی از مسئولان می خواهد حداقل یک سرعتگیر در مسیر شمال به جنوب برای کاهش خطر نصب شود.آن گونه که اهالی قربانی داده روستاهای واقع در این جاده روستایی می گویند برای پیشگیری از داغدار شدن دوباره مردم این روستاها بارها از دولت های مختلف و در موقعیت های بسیار خواستار اصلاح و رفع نقاط حادثه خیز شده اند اما سال ها گذشته است و تنها چیزی که نصیب مردم از پی گیری های مداوم شده وعده های تو خالی است. «همتی» یکی از معتمدان مردم این منطقه است که در این باره اظهار می کند: بارها و بارها در دیدار مسئولان مختلف کشوری، استانی و شهرستانی در رابطه با داشتن یک راه دسترسی مناسب به شهر برای حمل و نقل مناسب خودمان و محصولات کشاورزی مان گفت و گو کرده ایم اما با گذشت سال های بسیار هنوز به نتیجه نرسیده ایم و دیگر انگیزه ای برای پی گیری نداریم. وی با اشاره به کوهستانی نبودن این جاده روستایی می گوید: جاده دسترسی ما از دل زمین های کشاورزی و هموار می گذرد و به همین دلیل جاده سازی در این محور کار پر هزینه ای نیست اما با این وجود مردم ما همچنان باید از پیچ های مرگباری عبور کنند که تاکنون جان تعدادی از اهالی روستاهای واقع در این مسیر را گرفته اند.
پولی برای انفجار پیکور نداریم
سرپرست اداره راه و شهرسازی شیروان با تأیید وجود نقاط حادثه خیز در مسیر روستایی دهستان گلیان از جمله ورودی این روستاها می گوید: طی سال های گذشته اقداماتی را برای کاهش حادثه خیزی این نقاط انجام داده ایم اما کافی نبوده است. «زراعتکار» در مورد ورودی این جاده ادامه می دهد: ما با امکاناتی که داشتیم قسمتی از جاده اصلی در این نقطه را عریض کردیم اما برای ادامه کار نیاز به انفجار پیکور است که نه بودجه لازم و نه امکانات آن را داریم اما در برنامه هایمان جذب بودجه برای این منظور را مدنظر قرار داده ایم.
این مسئول در مورد نصب سرعتگیر در این قسمت بیان می کند: مطابق قانون به دلیل حادثه خیز بودن نصب سرعتگیر در جاده اصلی، نمی توان در این قسمت سرعتگیر نصب کرد. نصب سرعتگیر باعث واژگونی خودروها می شود و در هنگام بارش برف کار را برای خودروهای راهداری برای بازنگه داشتن جاده سخت می کند.
سرقت های متعدد تابلوهای علایم راهنمایی و رانندگی
علاوه بر کمبود شدید اعتبار برای بهسازی و رفع نقاط حادثه خیز سرقت های متعدد تابلوهای راهنمایی و رانندگی نیز امان مسئولان راه و شهرسازی را برای پیشگیری از بروز تصادفات در این محور بریده است و آن گونه که «زراعتکار» می گوید: نصب چراغ چشمک زن یکی از ضروریات نقطه حادثه خیز جاده آنتنی «گلیان»، یک هفته هم دوام نمی آورد و بلافاصله به سرقت می رود در حالی که در ارتفاعات 3 متر، 6 متر و 9 متر هم نصب کرده ایم اما سارقان ناجوانمرد که جان رانندگان هیچ ارزشی برای آن ها ندارد بلافاصله تابلوها را به سرقت می برند. سارقان گویا حتی به پیچ های تابلوها و پایه های آهنی گاردریل ها هم رحم نمی کنند و مسئولان راه و شهرسازی را حسابی از این حیث درمانده کرده اند. این مسئول همچنین با توجه به کمبود اعتبار می گوید: ما اعتبار لازم برای تملک زمین های کشاورزی اطراف جاده روستایی ملاباقر را نداریم و اگر اهالی روستاهای این مسیر خواهان عریض شدن جاده هستند نسبت به آزاد سازی حریم جاده اعلام آمادگی کنند در آن صورت ما برای عریض کردن جاده اقدام خواهیم کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شیرازی - دیروز در خبرها نوشتیم که تیم والیبال «شهرداری بجنورد» از لیگ دسته یک کشور حذف شد. این تیم حالا پر از علامت سوال است؛ علامت سوال هایی که هر چقدر جست و جو کردیم هیچ فردی مسئولیتش را برعهده نگرفت.
البته بعضی ها را هم نتوانستیم پیدا کنیم. شهردار و مدیر تیم والیبال شهرداری بجنورد تلفن های شان را پاسخ ندادند و البته برای شنیدن صحبت های شان آماده هستیم.
صحبت هایی که شاید معمای ساده تیم شهرداری بجنورد را به طور کامل حل کند.
قصه از آن جایی شروع شد که تیم شهرداری بجنورد امسال هم تصمیم به تیم داری در لیگ دسته یک کشور گرفت و مسئولان تیم دوباره به سراغ شهرداری مرکز استان رفتند تا حامی مالی شان باشد و این تیم به آن نام شرکت کند.حالا سوال این است که اگر شهرداری بجنورد قول حمایت از این تیم والیبال را نداده است چرا نماینده والیبال استان دوباره به این نام در رقابت ها شرکت کرده بود؟
این در حالی است که طبق شنیده ها شهرداری بجنورد هنوز 200 میلیون تومان از سال گذشته به این تیم متعهد است و آن را پرداخت نکرده است!
با این حال وقتی 40 میلیون تومان ورودی تیم والیبال شهرداری بجنورد برای حضور در لیگ از طریق شهرداری پرداخت می شود این موضوع در ذهن شکل می گیرد که این پرداختی یعنی چراغ کاملا سبز برای حمایت از تیم والیبال استان در لیگ دسته یک کشور.
بماند که در همین مسیر هم برخی از اهالی ورزش از این پول که برای دومین سال پیاپی بخواهد برای یک تیم هزینه شود ناراحت بودند ولی آن چه که الان اهمیت دارد حذف بی موقع و ناراحت کننده تیم والیبال شهرداری بجنورد از لیگ دسته یک والیبال کشور است؛ اتفاق بی رحمانه ای که حالا حالاها کام ورزشی ها از آن تلخ خواهد ماند.
دبیر هیئت والیبال استان از این اتفاق بسیار ناراحت است؛ مثل تمام وقت هایی که نگران والیبال و این تیم خصوصی بود. نگران این که تنها نماینده استان در لیگ های والیبال کشور هم قربانی شود و با وجود اقتدار در جدول دور رفت مجبور به ترک میدان شود.
به گفته «مرتضوی» آن قدر جلسه شورای شهر درباره این تیم برگزار نشد که صبر فدراسیون سر آمد و تیم حذف شد. تیمی که در استان و حتی در شرق کشور تنها نماینده حاضر در لیگ دسته یک والیبال بود.
او البته از همکاری شهرداری و اعضای شورای شهر صحبت و گلایه اش را خطاب به رئیس شورای شهر مطرح می کند.
او بیان می کند: واقعا باید سعی می شد والیبال را اینجا نگه دارند، زحمات زیادی کشیده شد و بازیکنان با دل و جان بازی می کردند.
وی البته امید هم می دهد که اگر رایزنی و مشکلات حل شود امکان برگشت به مسابقات هست.
وی که نگران اوضاع ورزش است ادامه می دهد: مشکلات همیشه هست ولی کاش گرهی از مشکلات ورزش باز شود.
«موفق» معاون فرهنگی، اجتماعی شهرداری بجنورد نیز که سال گذشته مدیر عامل این تیم بود می گوید: امسال درباره این تیم در جریان هیچ چیزی نیستم و جریان پرداخت 40 میلیون تومان را هم نمی دانم ولی این را می دانم که بدون مجوز شورای شهر تیم داری انجام نمی شود و چون به تصویب نرسیده بود ما نمی توانستیم کاری بکنیم.
رئیس هیئت والیبال خراسان شمالی هم می گوید: تیم در دست بخش خصوصی است و من هم از طریق سایت متوجه حذف تیم شدم و از آن جایی که تیم شخصی است ما ورود پیدا نکردیم.
«کمالی» می افزاید: این تیم باید قراردادهایش را به هیئت می آورد تا ثبت شود ولی این کار را نکرد و از دست ما هم کاری بر نمی آید و بعید می دانم دوباره سازمان لیگ تیم را قبول کند.وی عنوان می کند: این تیم حیف است و احتمالا حمایت نشده که این اتفاق افتاده است ولی ما اصلا دخل و تصرفی نداریم.
در این باره به سراغ رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای شهر بجنورد هم می رویم. او که مهمان همایشی در کیش بود پاسخگوی سوالات مان شد.
«وکیلی» می گوید: سال گذشته 540 میلیون تومان برای تیم والیبال شهرداری بجنورد مصوب شد که تیم داری کنیم، از آن مبلغ حدود 340 میلیون تومان هزینه شد و قرار شد 200 میلیون تومان برای بدهی ها پرداخت شود.
وی درباره 40 میلیون تومانی که شهردار به منظور ورودی تیم برای لیگ امسال پرداخت کرده است هم می گوید: 40 میلیون تومان ورودی لیگ اصلا با ما هماهنگ نشده بود و شهردار خودش این مبلغ ورودی لیگ را پرداخت کرده بود که بعدها شخص شهردار در شورای شهر گفت این ورودی را از باقیمانده 200 میلیون تومان سال گذشته پرداخت کرده که واقعیتش این است مبلغ سال گذشته به امسال به هیچ وجه ربطی ندارد.
وی تصریح می کند: 40 میلیون تومانی که واریز شده یعنی این که ما قبول کردیم امسال هم تیم داشته باشیم در حالی که به تصویب شورا نرسیده است.
وی بیان می کند: بجنورد شناخته شده نیست، وقتی در شهربازی بجنورد رقابت های والیبال ساحلی برگزار و از تلویزیون پخش شد همه والیبال ساحلی بجنورد و خود بجنورد را شناختند.
وی اظهار می دارد: ما هنوز زیر ساخت نداریم، کسی که اینجا بیاید از هتل و امکانات شهر ما استفاده می کند و این ها همه سودآوری است.
وی تصریح می کند: چون می خواستیم این اتفاقات بیفتد من حمایت کردم. درست است هزینه می شود ولی به نفع بجنورد هم هست.
وی یادآور می شود: از همه این ها گذشته بعضی از ورزشکاران و مسئولان رشته های ورزشی هم می گفتند اگر 500 میلیون تومان به تیم والیبال می دهید همین مبلغ را به 20 هیئت ورزشی کمک کنید چرا که بعضی از هیئت ها شاید یک میلیون تومان هم در طول سال نداشته باشند که البته من با این هم موافقم.
«وکیلی» خاطرنشان می کند: در شورای شهر مصوبه ای نداریم که تیم داری کنیم ولی اگر این گونه است شهرداری های ارومیه،تبریز و گرگان چرا تیم داری می کنند؟ این قانون چرا برای استان ما باشد؟ این چند گانگی ها بود و در شورای شهر چند مرتبه مطرح کردم ولی موفق نشدیم مصوبه ای بگیریم.
وی اظهار می دارد: طبیعی است 7 نفر باید رای موافق بدهند. رایزنی کردیم و بالاخره 7 رای جمع کردیم ولی جلسه برگزار نشد.
وی نگران بازیکنان حاضر در تیم هم هست و بیان می کند: بازیکنان بسیار خوبی در تیم داشتیم و تمام بازی های شان را هم برده بودند ولی این تیم واقعا حیف شد و متاسفانه بازیکنان تیم بیشتر از همه ضرر می کنند.
وی می گوید: باید قراردادها امضا می شد ولی این اتفاق نیفتاد، تمام تلاش مان را کردیم، همه فکر می کردند مصوبه شورا گرفته می شود و بر همین اساس تمرین ها انجام می شد.
وی اضافه می کند: در مجموع شورای شهر مخالف این موضوع است و به همین خاطر جلسات مختلفی با استانداری داشتیم و از آن جایی که استانداری نمی تواند تیم داری کند قرار شد به اسم شهرداری بجنورد تیم برود ولی استانداری حمایت مادی کند.
وی بیان می کند: ولی چون استانداری هیچ نامه ای نداد و این موضوع را کتبی نکردند این اتفاق نیفتاد و مسئولان در استانداری گفتند که اگر تیم بدهید ما به طرق مختلف برای اعتبارات شما کمک می کنیم ولی استانداری مستقیم نمی توانست تعهد دهد و در شورا هم تصویب نشد.
«وکیلی» با اشاره به سوال خبرنگار ما مبنی بر برگزاری جلسه می گوید: این جلسه برگزار می شود ولی باید ببینیم جلسه ای که شنبه برگزار می شود به درد والیبال می خورد یا نه و این را هم بگویم که ما هیچ وقت به هیچ فردی قول صد در صد ندادیم و فقط قول پیگیری دادیم.
وی تصریح می کند: این بودجه قرار نبود از بخش فرهنگی باشد و استانداری قول حمایت داده بود.
البته این صحبت عضو شورای شهر در حالی است که پیش از این عنوان شده بود این بودجه از بخش فرهنگی قرار است هزینه شود. ولی آن چه که اهمیت دارد درد ورزش است که همیشه یک گوشه کارش باید بلنگد و هیچ وقت صدایش به جایی نمی رسد.
برای نجات نماینده والیبال استان هنوز فرصت هست؛ مسئولان باید بخواهند و قدم جلو بگذارند. اینجا دیگر بحث شخص نیست و پای اعتبار والیبال استان در میان است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افشره
یلدا، در گذشته نه چندان دور، آیین و رسوم خاصی داشت که از بزرگ گرفته تا کوچک، از ریش سفید گرفته تا کودک، به آن احترام می گذاشتند و آیین آن را به جا می آوردند. هرچه بیشتر به جلو می رویم، این آیین ها و سنن کم رنگ و کم رنگ تر می شوند و برخی از آن ها حتی به ورطه فراموشی سپرده شده اند. اما شب یلدای اقوام خراسان شمالی در گذشته ها چگونه بود و قدیمی ترها چگونه این آیین را برگزار می کردند؟ به این موضوع در این گزارش پرداخته شده است.
علوی- پاییز امسال هم رخت رفتن می پوشد و تا چند ساعت دیگر کوله بارش را با همه خوبی ها و بدی های ما جمع می کند و او هم به تاریخ امسال پیوند می خورد. در این دقایق آخر، پاییز از تماشای زیبایی ها و تن خشکیده درختان چشم بر نمی دارد، اما باز هم باید برود، با قدم های سنگین.
باید برود تا شبی طولانی بیاید و خورشید از نو زاده شود. «یلدا»، بهانه ای است برای دور هم جمع شدن ها، زنده کردن خاطره ها و فرصت ها را غنیمت دانستن. شبی که از دیرباز در بین ایرانیان مرسوم بوده است تا دور هم جمع شوند، میوه ها و نعمت های خدادادی را کنار هم بچینند، با اقوام و بزرگ ترهای فامیل گل بگویند و گل بشنوند. آن روزها که شب های یلدا سردتر از الان بود، بساط کرسی مادربزرگ ها همیشه به راه بود، داخل مهمانخانه یک یا 2 کرسی بزرگ بود و روی آن لحاف های مخملی و ساتن با نقش و نگارهای زیبا و دلفریب، پهن شده بود و هر که تازه وارد جمع می شد، در زیر کرسی آرام می گرفت. مجمعه بزرگ روی کرسی پر از خشکبار و میوه های سال بود که بانوان هنرمند آن را طی سال تهیه کرده بودند.
قدیمی ها از مدت ها قبل خود را مهیای پذیرایی از میهمانانشان می کردند و در خانه آن هایی که تازه عروس داشتند، ولوله و شادی برای تدارک دیدن این شب برپا بود. تهیه لباس و پارچه های گرم، میوه، آجیل شب چله و طبق های هدیه برای نوعروس، رسمی به یادماندنی است که هنوز هم در بین خانواده ها رواج دارد. خانواده عروس هم در این شب برای میهمانان خود و خانواده داماد تدارک می دیدند و به انتظار می نشستند، خانواده داماد با ساز و دهل و طبق های هدیه به خانه آن ها می رفتند.
یلدا و زدودن کینه ها
به گفته یکی از شهروندان قدیمی، جشن شب یلدا با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می شد. بانو «مستوفی» درباره آیین های این شب اظهارمی دارد: آیین شب یلدا یا شب چله، با پذیرایی آجیل مخصوص، هندوانه، انار، شیرینی و میوههای گوناگونی که سر سفره های شب چله می گذاشتند، برگزار می شد که همه نمایانگر نمادی خاص و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی بود.
وی هندوانه شب یلدا را یادآور گرمای تابستان و حرارت می داند و عنوان می کند: باوری در آن زمان وجود داشت مبنی بر این که اگر مقداری هندوانه در شب یلدا خورده شود در سراسر زمستان طولانی، سرما و بیماری دیگر غلبه نخواهد کرد. وی ادامه می دهد: انار شب یلدا نماد شادی و زایش بود و همیشه از دوران قدیم توصیه می شد که انار میوهای خون ساز است و باید استفاده شود.
وی حافظ خوانی و شاهنامه خوانی را یکی از سرگرمی های شب یلدا می داند و می گوید: آن موقع ها بزرگترهای فامیل شاهنامه را برای کوچک ترها می خواندند و با روایت داستان های مختلف انسانیت را یاد می دادند.
وی از کنار گذاشتن کینه و دشمنی در این شب یاد و بیان می کند: آن موقع ها دوستی و محبت بین افراد بیشتر از حالا بود و کمتر پیش می آمد که کینه و دشمنی از هم داشته باشند و اگر دلخوری و ناراحتی هم وجود داشت، با جمع شدن همه اعضای فامیل در کنار همدیگر، عمر کوتاه این کینه ها در شب بلند سال به پایان می رسید و به جای آن دانه های محبت در دل ها کاشته می شد.
شهروند سالخورده دیگری هم با زنده کردن خاطرات این شب بیان می کند: در سال های خیلی دور که از برق و روشنایی مناسب خبری نبود، چراغ های « لمپا»، «موشی»، «لاله»، «گردسوز»، «چراغ توری» و فانوس های کوچک تنها وسیله هایی بودند که مجالس ما را روشن می کرد و با این که نور چندانی نداشتند، اما همان نور کافی بود تا آدم های مهربان آن دوره را دور خود جمع کند. یکی از چراغ ها مقابل در حیاط، دیگری در راهروی تاریک و نمور آن زمان و یکی، 2 چراغ هم در اتاق گذاشته می شد تا همه بتوانند همدیگر را ببینند و یلدای خود را به سپیده صبح پیوند بزنند.
آهنگ زندگی
یک کارشناس ادبیات هم با اشاره به این که مردم ایران باستان به دی ماه «خورماه» یعنی ماه خورشید نیز میگفتند، اظهارمی دارد: بر این اساس نخستین روز دی ماه در آن زمان روز «خرم» نام داشت و آیینهای بسیاری برگزار میشد که به اعتقاد ایرانیان باستان، از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده میشد، خورشید از نو زاده میشد و طبیعت دوباره آهنگ زندگی را کوک میکرد و خرمی جهان را فرا میگرفت.
«رحمانی» ادامه می دهد: در ایران باستان مردم در روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی ماه را جشن می گرفتند که در این روزها و به ویژه شب یلدا، فال گرفتن از کتاب حافظ رونق زیادی داشت یا این که حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، پیش گویی میکردند.
وی نام یلدا را برگرفته از دوران ساسانیان عنوان می کند. به گفته وی، ایرانیان آن دوران عقیده داشتند که در این شب فرشته بدیها با فرشته خوبیها به جنگ میپردازد و در این نبرد طولانی فرشته خوبیها اهریمن را شکست میدهد و صبح، پس از زاده شدن دوباره خورشید، پیروزی روشنایی بر تاریکی آغاز می شود.
به گفته وی، برخی مورخان بر این عقیده هستند که قدمت جشن یلدا بیش از 8 هزار سال است. این جشن باستانی در سال 1388 در فهرست میراث معنوی کشور با هدف حفاظت، ترویج و انتشار فرهنگی با قدمت بالای 8 هزار سال به ثبت رسید.
از برف و شیره انگور تا کرسی های داغ
یک پژوهشگر فرهنگ عامه خراسان شمالی، به ذکر برخی ویژگی های شب یلدا می پردازد و می گوید: شب یلدا در اصطلاح بجنوردی ها به «شب چله» معروف بود و آداب و سنن خاصی در آن شب اجرا می شد که یکی از مهم ترین آن ها چلگی بردن برای نوعروسان بود.
«قاسم مهرنیا» ادامه می دهد: آن هایی که نامزد داشتند و هنوز عروس خود را به خانه نیاورده بودند، برای تازه عروس خود چلگی می بردند که شامل مقداری تنقلات، میوه هایی مانند انار و انگور، قند و آجیل و لباس زمستانی می شد. آن هایی که وضع مالی بهتری داشتند گوسفند هم می بردند و خانواده عروس هم تعدادی از اقوام خود را دعوت می کردند تا هدایای عروس را ببینند.
وی یکی از غذاهای محلی را که در این شب پخته می شد، «قابلی» می داند و می گوید: آن موقع ها هوا بسیار سردتر از الان بود و همیشه در شب های چله برف روی زمین بود که مردم، کرسی می گذاشتند و میهمانان دور تا دور کرسی جمع می شدند، چراغ گردسوزی در وسط می گذاشتند برف و شیره انگور درست می کردند و می خوردند. وی مهم ترین مزیت این شب را دور هم بودن عنوان می کند و می افزاید: در این شب از تلویزیون و تلفن همراه خبری نبود، حرف ها شنیدنی بود و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها در این شب قصه می گفتند و پایان همه این قصه ها یک نتیجه اخلاقی و امیدوار کننده بود تا همه از شنیدن آن درس بگیرند و بر مشکلات زندگی فائق آیند.
وی به دعوت شدن کوچک ترها به خانه بزرگ ترها اشاره و بیان می کند: به طور معمول پدر و مادرها فرزندان خود، عروس ها و دامادها را دعوت می کردند همه دور هم می نشستند و با صحبت کردن و سرگرمی شب طولانی سال را سپری می کردند گاهی یک قل، دو قل یا در اصطلاح بومی «کچه کچه» بازی می کردند، گاهی شاهنامه می خواندند و در پایان شب تفالی هم به حافظ می زدند. وی بساط خوراکی های آن موقع را ساده و به دور از ریا می داند و می گوید: خانم های خانه دار آن زمان با حلوا ارده، حلوای جوز، نان چوزمه، فطیر، تنقلات و میوه، تخمه های کدو، هندوانه و خربزه ای که در تابستان جمع آوری کرده و تفت داده بودند، از میهمانان پذیرایی و این شب بلند سال را با خوشی سپری می کردند.
چله بری
کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی هم «چله بری» را یکی از نمادهای پررنگ شب یلدا عنوان می کند و می افزاید: خانواده داماد در زمان قدیم یک سری هدایا و مواد غذایی برای تازه عروس خود در شب یلدا هدیه می بردند و این وسایل را در سینی های بزرگ مسی که به آن «خوانچه» می گفتند، قرار می دادند.«حسین پناه» یکی از آیین های مردم خراسان شمالی را همین مراسم «خوانچه کشان» ذکر می کند و ادامه می دهد: داخل خوانچه ها را تزئین می کردند، روی سینی های مسی بزرگ پارچه ساتن می انداختند، روی یکی کله قند دیگری مواد غذایی و هدایای عروس را می گذاشتند. وی درباره دلایل این کار بیان می کند: از آن جایی که خانواده داماد، نوعروس را عضوی از خانواده خود می دانستند، باید هدیه و لباس گرم و مواد غذایی زمستان را برای عروس خودشان تهیه می کردند و این مراسم «خوانچه بران» با ساز محلی مانند قوشمه همراه بود و خوانچه برها این سینی ها را به سر می گرفتند و به سمت خانه عروس می بردند و حتی گاهی اوقات مراسم حنابندان نیز در این شب انجام می شد اما اکنون «خوانچه کشان» در قالب هدایای نفیس انجام می شود بحث موسیقایی آن کم رنگ شده است و هنوز هم دورهمی ها وجود دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در ادامه بازی های لیگ دسته سه فوتبال کشور تیم «انتظار» بجنورد سومین تساوی پیاپی خود را به دست آورد.تیم انتظار بجنورد در خانه حریف مقابل استقلال لموک قائمشهر به تساوی بدون گل رضایت داد.نماینده استان در پایان هفته یازدهم لیگ با 25 امتیاز همچنان در صدر جدول رده بندی قرار دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
5 جودوکار خراسان شمالی به اردوی تیم ملی جوانان و امید دعوت شدند. «خسرویار» رئیس هیئت جودو و کوراش استان گفت: «جواد مرادی»، «قاسم باغچقی»، «علی محمدی بریمانلو»، «رضا پارساپور» و «محمد محمدی بریمانلو» از خراسان شمالی به این اردو که از سوم تا سیزدهم دی ماه در مجموعه ورزشی انقلاب تهران برگزار می شود، دعوت شدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرتضوی- نهمین نمایشگاه کتاب خراسان شمالی در حالی شب گذشته به پایان رسید که استقبال پرشوری از آن به عمل آمد. حضور 330 ناشر در این دوره از نمایشگاه و 37 هزار جلد کتاب در 180 غرفه به گفته «حسین فرخنده» مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی نشان از وجه تمایز این دوره نسبت به دوره های گذشته است و او استقبال پرشور مردم از این دوره را نشانه توجه آن ها به مقوله کتاب و کتابخوانی دانست.به گزارش خبرنگار ما، نهمین نمایشگاه کتاب خراسان شمالی که از بیست و چهارم ماه جاری در مصلای بجنورد فعالیت خود را آغاز کرده بود و در طول زمان برپایی نمایشگاه چندین نوبت ساعت بازدید آن به دلیل استقبال پرشور مردم تمدید شد، دوشنبه شب به کار خود پایان داد و برگ زرین دیگری را به واسطه حضور پرشور مردم فرهنگ دوست استان بر جا گذاشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عوض زاده_ بامداد روز گذشته آتش سوزی و تخریب سقف چوبی یک خانه باغ، جان دو مرد شیروانی را گرفت. فرمانده انتظامی شیروان با بیان این مطلب در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: در پی اعلام وقوع حادثه در خانه باغی در روستای برزلی از توابع بخش مرکزی این شهر مأموران نیروی انتظامی این فرماندهی برای بررسی علت وقوع حادثه به محل اعزام شدند. سرهنگ «مسعود وحیدی» زمان این رخداد را ساعت یک و نیم بامداد ذکر کرد و با بیان این که متوفیان از دو شب قبل در این خانه باغ مستقر بوده اند افزود: با بررسی مأموران انتظامی نتایج اولیه حاکی است در این حادثه دو مرد 42 و 53 ساله بر اثر آتش سوزی و تخریب سقف خانه باغ و ماندن در زیر آوار جان خود را از دست دادند. وی ادامه داد: جزئیات بیشتر این حادثه و علت آتش سوزی در دست بررسی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مریم ضیغمی- اگر چه زندگی ماشینی و گرفتاریهای روزمره، بین سنتها و آیینهای گذشته ما فاصله انداخته است، اما هنوز هم جلوهها و نمادهایی از سنتهای ویژه در ایامی مانند شب یلدا به چشم میخورد. در این مطلب با 5 بازیگر مطرح خاطرات شب یلدای شان را مرور کردیم.
منوچهر آذری
شب یلدا مجازی شده است
شب یلدا طولانی ترین شب سال است البته هیچ فرقی با دیگر شب های زمستان نخواهد داشت اما سنت دیرینه ما بوده و هست. مردم دنیا مناسبت های مختلفی برای شادی آفرینی دارند و ما نیز باید مناسبت های خوب و قشنگ را پیدا کنیم و دور هم جمع شویم. یکی از این مناسبت ها شب یلداست. این مناسبت بهانه ای می شود که فامیل شب دور هم جمع شوند و کنار هم فلافل و شام و میوه و آجیل و برگه هلو و عناب بخورند.وقتی که کودک بودم کرسی داشتیم و شوفاژ و پکیج نبود و گرمای خانه ها به دلیل قلب اعضای خانواده بود. روی کرسی لحاف بزرگ و سینی مسی هم می گذاشتند. انار، هندوانه و آجیل به همراه شام را توی سینی می چیدند. بزرگ تر ها شاهنامه می خواندند، قصه می گفتند، شوخی و بگو و بخند داشتیم. این شب برای ما یلدایی بلند و پر آوازه می شد. در گذشته شب یلدا هر فردی غذا، آجیل و میوه خود را در بقچه ای می گذاشت و به منزل بزرگ تر ها یا فردی که دعوت کرده بود می رفت و در سینی مسی همه را می گذاشتند و دور هم با خنده و شادی غذاهای رنگارنگ و متنوعی می خوردند. یادش بخیر فال حافظ می گرفتیم، شاهنامه خوانی می کردیم و لطیفه می گفتیم.اگر چه اکنون شب یلدا مجازی شده اما مردم به سنت ها پایبند هستند و آن را برگزار می کنند. امیدوارم مردم شب یلدای خوبی داشته باشند. شب یلدا بیشتر همدیگر را دوست داشته باشیم.
شهین تسلیمی
شب یلدا زمان تجدید دیدار اعضای خانواده است
به یاد دارم در گذشته کرسی می گذاشتیم و سینی بزرگی را که پر از آجیل و میوه بود روی آن قرار می دادیم و می گفتیم و می خندیدیم و لطیفه تعریف می کردیم. همه اعضای خانواده از مادر بزرگ و پدر بزرگ گرفته تا نوه ها دور هم جمع می شدند. به گرفتن فال حافظ اعتقاد دارم و اگر شب یلدا دور هم جمع می شویم من هم نیت می کنم و فال می گیرم.شب یلدا زمانی برای تجدید دیدار اعضای خانواده از پیر گرفته تا جوان است. والدینم به رحمت خدا رفته اند، تنها یک دختر، نوه و دامادم این جا هستند و اگر منزل باشم شب یلدا معمولا یا آن ها به منزل من می آیند و یا کنارشان هستم. این را هم بگویم که تکنولوژی معضلی شده و محبت را از آدم ها گرفته است. اندک اندک به گونه ای شده که همه از هم دور شده اند.همیشه ایرانی ها معروف به مهمان نوازی، محبت و اتحاد هستند. من از خدا می خواهم که ملت ایران یکدیگر را دوست داشته باشند.
جواد انصافی
شب یلدا شام سبک بخوریم
درباره شب یلدا پژوهش 4 ساله ای انجام دادم که در تلاش هستم آن را کتاب کنم. یکی از مهم ترین موضوعاتی که در شب یلدا داریم این است که شام سبک بخوریم که پیام اصلی است ولی متاسفانه روی آن کار نشده است. اکنون تمام دکتر های جهان بر این مسئله عقیده دارند در حالی که ما از 4 هزار سال پیش توصیه به کم خوردن بر سر سفره یلدا را داشتیم. می بینیم که روی کرسی یلدا میوه خشک و آجیل گذاشته اند. می گویند میوه های شب یلدا به رنگ طلوع و غروب خورشید است. فال های مختلفی مخصوص این شب داریم از جمله فال حافظ.پیام اصلی شب یلدا اتحاد و همبستگی است و همه دست به دست هم دهند و کمک حال هم باشند.
فاطمه گودرزی
مهم ترین بخش شب چله دورهم بودن است
در شب یلدا اگر سر کار نباشم مراسم خاص خودمان را داریم. خرید می روم و آجیل و میوه می خرم اما مهم ترین بخش شب چله دورهم بودن و دیدار یکدیگر است. در گذشته بزرگتر های خانواده از اشعار حافظ استفاده می کردند و همه بهره می بردند. غذای شب یلدای ما شبیه شب عید بود، یعنی به یاد دارم که مادرم سبزی پلو با ماهی و کوکو سبزی می پخت. در کودکی فکر می کردیم که چقدر خوب است این شب طولانی است و بیشتر می گوییم و می خندیم و حرف می زنیم اتفاقی که در طول سال به دلیل مشغله کاری زیاد آدم ها کم تر می افتد.من هم فال حافظ می گیرم و جالب است که شعر خوب می آید. دیوان حافظ را وقتی باز و نیت می کنی شعر بر اساس حال و هوای آن شب و با همان نیت می آید که زیبایی اش به همین است. بچه که بودم یادم است که کرسی مادرم همیشه به راه بود و با سختی کرسی را برای گرم کردن خانه فراهم می کردند تا آرامش و گرما در خانه برقرار باشد. کتاب حافظ در کنار قرآن ما ایرانی ها همیشه هست یعنی برای همه ما عزیز است.سال ها همه خانواده یعنی خواهر و برادر و نوه ها در شب یلدا دور هم جشن می گرفتیم و جای پدر و مادرم خالی است. خیلی دوست دارم در شب یلدا پدرم کنارم بود چون خیلی علاقه داشت همه دور هم باشند. کاش بود.
نسرین مقانلو
دور هم بودن کم رنگ تر شده است
معتقدم شب یلدا زیبا ترین شب سال است و این شب انرژی عجیب دیگری دارد. وابستگی و با هم بودن بین خانواده ها بیشتر می شود. بلندترین شب سال نشانگر این است که اعضای خانواده دور هم جمع شوند و همبستگی بهتری داشته باشند، محبت بیشتری به هم بکنند و یا حتی یکدیگر را ببینند. متاسفانه در خانواده ها به دلیل مشکلات و فشار کاری دور هم بودن کم رنگ تر شده است. در شب هایی مانند یلدا احساس می کنم خیلی از دعاها مستجاب می شود. آن لحظه احساس می کنم ارتباط نزدیک تر و راحت تری با خدا داریم. این که یک سال دیگر زنده و در کنار هم هستیم.همه خانواده از مادرم گرفته تا عمه و عمو و بچه ها و نوه ها دور هم جمع می شویم. گاهی اوقات سبزی پلو با ماهی برای شام می پزم. حافظ را باز می کنم و بچه ها نیت می کنند و فال برای شان می گیرم. البته این را هم بگویم که چون خانواده ام دو سالی است که در خارج از کشور زندگی می کنند من هم دو سال است که شب یلدا ندارم؛ البته کارمان اجازه نمی دهد که حتما شب یلدا داشته باشیم. آن چه که نیت دارید و از دل بر می آید انشاءا... برای همه بر آید.همیشه نزدیک به شب یلدا که می شود خاطره کرسی منزل مادربزرگم و گردسوز هایی که وسط کرسی و همراه با میوه و آجیل می گذاشتند برایم زنده می شود. من 4، 5 ساله بودم و به همراه بچه ها شیطنت می کردم و گاهی اوقات برق می رفت و گردسوز آن وسط به همه نور می بخشید. شاید باورتان نشود اما من عاشق خوابیدن زیر کرسی هستم.خاطره ها و قصه گفتن در شب یلدا خیلی زیباست. همه لحظات زندگی ام خاطره است. انشاءا... عمرتان به بلندای این شب باشد. مردم خوب مان آرزوهای شان بلند، زیبا و انشاءا... بر آورده شده باشد. همه اگر از هم دور هستنددر این شب به هم نزدیک تر شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.