اهمیت و ارزش قائل شدن برای جایگاه انسان او را به نقاشی چهره پرداز تبدیل کرده است و بیشتر آثارش نمایی از چهره های افراد مختلف است. «مرتضی خسروی» سال هاست در پایتخت فعالیتش را در وادی نقاشی دنبال می کند و به واسطه کارنامه درخشانش و برپایی بیش از 30 نمایشگاه گروهی و انفرادی در داخل و خارج از کشور از جمله کانادا، دبی، بیروت و بروکسل و کسب مقام های برتر در چندین جشنواره محلی و ملی، فرصتی فراهم شد تا با این هنرمند نام آشنای بجنوردی که امسال مدعو نهمین جشنواره بین المللی تجسمی فجر شده و با اثری با عنوان «مادر» در نمایشگاه حضور یافته است به گفت و گو بنشینیم و از دنیای پر رنگ و لعاب نقاشی بگوییم.
چطور شد که نقاش شدید و دنیای نقاشی را انتخاب کردید؟
قبل از این که نقاشی کار کنم در زمینه خوشنویسی فعالیت می کردم اما با ورود به هنرستان و تحصیل در رشته گرافیک متوجه علاقه ام به طراحی و نقاشی شدم و بعد از آن نزد استادانی هم چون «غلامحسین سهرابی» و «علی بیگی پرست» آموزش دیدم و تحصیلاتم را در رشته نقاشی ادامه دادم و هم چنان با اساتید نقاشی در ارتباط هستم و به عنوان یک حرفه آن را دنبال می کنم.
بیشتر آثارتان پرتره است، چرا؟ دلیل خاصی دارد؟ چرا موضوعات دیگر را تجربه نکردید؟
انسان برای من جایگاه ویژه ای دارد، با این که به طبیعت علاقه بیشتری دارم اما به واسطه این که در طبیعت زندگی نکردم، به سراغ آن نرفتم و بیشتر آن چیزی را سوژه کارم قرار داده ام که با آن زندگی کرده باشم و می کنم؛ بنابراین بیشتر موضوعاتی که دنبال می کنم، فیگور، پرتره و طبیعت بی جان است.
با وجود این که در سال های اخیر شاهد پرداختن به هنر در سیستم آموزشی هستیم، اما آن طور که باید به این مقوله پرداخته نمی شود. چرا؟
در همه جای دنیا سطح پرداختن به هنر در شهرهای کوچک تر نسبت به پایتخت پایین تر است. دلیل آن هم مشخص است زیرا تمام استادان و فعالان این عرصه ترجیح می دهند برای پیشرفت در شهرهای بزرگ تر قرار بگیرند و این امر موجب می شود تا شهرستان ها محروم شوند. این مسئله در ایران و به تبع آن در استان های مختلف از جمله خراسان شمالی هم وجود دارد تا جایی که خانواده ها بر این باورند که فعالیت در وادی هنر نتیجه اقتصادی ندارد و هزینه کردن در آن بی نتیجه خواهد بود. در حالی که اگر تعریف کلی و درستی از سیستم آموزشی داشته باشیم و در کنار بهره گیری از استادان مجرب اعتبارات کلان هزینه شود مشکلات برطرف خواهد شد. موضوع این است که باید فعالیت های جانبی برای لمس موضوع وجود داشته باشد بنابراین فرهنگ و ارشاد و آموزش و پرورش باید بودجه های کلانی داشته باشند و با بهره گیری از کارشناسان زبده تحولی را در این بخش ایجاد کنند.این امر در خراسان شمالی هم نمود دارد تا جایی که حتی رشته نقاشی برای پسران نداریم و بازار کار هم برای یک معلم جدی و حرفه ای این هنر وجود ندارد. فضای موجود برای هنرمندان کم است و همانند حوض کوچکی است که چندین نهنگ در آن قرار دارند.ضمن این که اتفاق هایی مانند میزبانی جشنواره های ملی را در استانی مانند خراسان شمالی برخلاف حوزه موسیقی و کاریکاتور شاهد نیستیم در حالی که فعالیت هایی از این دست حتی با آموزش برابری می کند. بنابراین جای خالی چنین فعالیت هایی در خراسان شمالی در حوزه تجسمی خالی است تا سطح فعالیت های هنری را ارتقا دهد و این یک ضعف برای استان است.
وضعیت آموزش را در مراکز آموزش عالی چگونه ارزیابی می کنید. چقدر به کیفی سازی توجه شده است و شاهد ساختار آموزشی پویا هستیم؟
نمی توانم قضاوتی درباره تمامی دانشگاه ها داشته باشم. ضمن این که استادان خوبی در دانشگاه های خوب تدریس می کنند و البته برعکس آن هم وجود دارد و نمی توان گفت روند مثبت است یا منفی. اگر کمبودی هست به خاطر فضاهایی است که یک استاد و یا دانشجو نیازمند آن است؛ هم چون یکسری محرک های جانبی مانند نمایش آثار و بازدید از موزه ها.بعید می دانم که در ایران چنین برنامه هایی وجود داشته باشد. با این همه نمی توان همه مسائل را گردن سیستم آموزشی انداخت.
یکی از اتفاق های خوبی که به چرخه اقتصاد هنر کمک می کند ایجاد گالری هاست. این حرکت را تا چه اندازه در شکوفایی اقتصاد هنر موثر می دانید؟
زیاد شدن گالری ها خبر خوبی است از این جهت که کم کم مردم به سمت گالری کشیده می شوند و به نوعی فرهنگ سازی می شود تا یاد بگیرند برای ارتقای ذائقه بصری خود به تماشای آثار بنشینند. زیاد شدن گالری ها بسیاری از افراد را به سمت سرمایه گذاری کشیده است؛ افراد بسیاری که در این فضاها نبودند و امروز مجموعه دار شدند و این بسیار خوب است. اما مشکلی که وجود دارد این است که به واسطه این که هنرمندهای فعال کم داریم و از طرفی گالری ها زیاد شده اند و گالری دارها مجبور هستند که وقت هایشان را با هر هنرمندی پر کنند سبب شده است که در کل یک تا 2 هفته در سال نمایشگاه خوب داشته باشیم و در واقع 11 ماه سطح نمایشگاه ها پایین است و این به ذائقه بصری مخاطبان ضربه می زند و خطری است که فضای هنری را تهدید می کند.
آیا می توان شاهد گالری در این خطه بود و ظرفیت ها را چگونه می بینید؟
در یک مدینه فاضله کارها و خرید آثار هنری را در حد غذا خوردن مهم می دانند اما در شهری مانند بجنورد شاید یک درصد هم به این مقوله توجه نشود و همه این مسائل نیازمند فرهنگ سازی است؛ فرهنگ سازی در خصوص این که اثر هنری ارزش افزوده دارد در حالی که هیچ وقت به این مقوله توجه نشده است که این توقع را در ما ایجاد کند.اما در هر حال همه مناطق ظرفیت لازم را برای برپایی گالری دارند ضمن این که هنرمندان خیلی خوب هم در شهرستان ها به خصوص خراسان شمالی داریم به گونه ای که حتی از هنرمندان تهرانی هم برتر هستند که اگر حمایت شوند با انگیزه بیشتری کار می کنند.