گفت و گوی متفاوت با «رضا فیاضی» بازیگر نام آشنای سینما و تلویزیون
تعداد بازدید : 247
وقتی بازیگر سفیر خیر می شود
مریم ضیغمی- اهل اهواز است و خونگرم و خوش برخورد. «رضا فیاضی» را می گویم که سالهاست در این حرفه فعالیت می کند. فیاضی تا به امروز در سریالها و فیلمهایی همچون پهلوانان نمیمیرند، قصههای تا به تا، بچههای نسبتاً بد، روزگار قریب، روز واقعه، روسری آبی، پرنده باز، مجسمه، عبور از تله و تبریز در مه به ایفای نقش پرداخته است. آخرین اثری که با بازی وی پخش شد سریال «معمای شاه» بود. او علاوه بر بازیگری، در زمینههای نویسندگی، اجرا و کارگردانی نیز به فعالیت مشغول است. البته او در انجام کارهای خیرخواهانه هم پیش قدم است. فیاضی مدتی است که به عنوان سفیر سلامت به خانواده ها مشاوره می دهد. به همین بهانه با وی گفت و گویی متفاوت داشتیم.
یک سفیر چه وظایفی را بر عهده دارد؟
اطلاع رسانی و آشنا کردن مردم خیلی موثر است. حفظ سلامتی شیوه های مختلفی دارد. کاری که من انجام می دهم سلامت روح و روان خانواده است. ما در بخش درمانی خانواده کار می کنیم. یعنی ما پدری را که فرزندش ناهنجار و گستاخ است راهنمایی می کنیم. من خیلی روی سلامت روان و ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه کار می کنم. تئاتری با نام «پدر یک دقیقه ای» روی صحنه برده ام که شعارم هم این است: «من همانی می شوم که بهش فکر می کنم».
چه شد که به این سمت گرایش پیدا کردید؟
سلامت نقش اساسی در جامعه دارد. ناهنجاری ها و اتفاقات ناگواری که در جامعه می افتد به سلامت روان و شکل زندگی مردم و چگونگی ارتباط برقرارکردن آن ها با یکدیگر مرتبط است. من عضو کوچکی از موسسه ها هستم و به عنوان سفیر فعالیت می کنم؛ از موسسه محک گرفته تا حمایت از کودکان کار، خیابانی و بی سرپرست، سفیر سلامت هستم. خدا را شکر من و همکارانم سعی می کنیم در این گونه جریانات مشارکت کنیم. من و مجید قناد بارها به خیلی جاها برای اجرا رفته ایم. من در حد سفیر خودم را نمی دانم اما سعی می کنم خدمت رسان این ماجرا باشم.
هنرمند الگوی جامعه است و وقتی شما قدم خیری بردارید آن ها هم ترغیب می شوند تا در این امر خیر مشارکت کنند؛ نظرتان در این خصوص چیست؟
همسرم نکته ای را یاد آوری کرد که می خواهم برای تان تعریف کنم. من به همراه حسینی یکی از دوستان نازنینم برای بچه های کانون اصلاح و تربیت گلریزان راه انداختیم. از جمشید مشایخی، روزبه نعمت اللهی، حمید حامی و مانی رهنما دعوت کردم و چه گلریزان زیبا و تاثیر گذاری بود و همه مشارکت کردند. یک مرتبه هم تحویل سال با همسرم کنار این بچه ها بودیم که خاطرات و اتفاق های عجیب و غریبی را برای ما تعریف کردند. زمانی که عید و تعطیلات فرا می رسد بچه های این کانون دچار افسردگی شدید می شوند. هنگام تحویل سال جوان 17 ساله ای محکوم به اعدام با صدای زیبایش برای ما خواند. خدا را شکر از طریق گلریزان توانستند او را از چوبه دار نجات دهند و آزاد شد. باور کنید آن ها به خاطر چیزهای بی ارزش یا مبلغ ناچیز300 تا 400 هزار تومان به زندان افتاده اند و خیلی دردناک است. خدا را شکر توانستم قدم هایی بردارم و در آزادی خیلی از این بچه های بی گناه موثر باشم. البته انجام عمل نیک گفتن ندارد. کمیته امداد جریانی راه انداخته بود و من از مددجویان تحت پوشش برای تماشای نمایشم دعوت کردم. خدای من شاهد است که سرم برای انجام کارهای خیر درد می کند.
در بخش سلامت جامعه چقدر توانسته اید موثر باشید؟
هر عملی که انجام دادم در راستای سلامت جامعه است. سلامت جامعه ما درگرو تفکر درست است یعنی حرف من با شما این است که من به سلامت تفکر بیشتر از سلامت جسم اهمیت می دهم. شعاری در نمایشم دارم که می گویم: «عقل سالم در تفکر سالم است». فقر یکی از معضلات جامعه ماست.
چه توصیه ای برای مردم دارید؟
معتقدم اگر در خانواده تربیت و ادب وجود داشته باشد سلامت جامعه را تضمین می کند. الفاظی که در خانواده به کار می رود روی بچه ها تاثیر می گذارد. برخی از بچه های کنونی با لحن زشت والدین خود را صدا می زنند. ادب و احترام متقابل خیلی در خانواده مهم است. باید با احترام کودکان خود را خطاب کنیم. این سلامت خانواده و جامعه را تضمین می کند. امیدوارم دولت تصمیم بزرگی بگیرد و دیگر کودک کاری وجود نداشته باشد و آن ها سر و سامان بگیرند. البته تا شرایط اقتصاد جامعه درست نشود همین وضعیت را متاسفانه شاهد هستیم.